Saturday, August 28, 2010

من رسیدم، باشه مواظب خودت باش ، خوش بگذره! خب که چی؟

همیشه وقتی میرسیدم شهرمون باید به یکی خبر میدادم.‏
خب خلاصه همیشه یکی بود که بگه " وقتی رسیدی خبر بده"‏
همش به خودم میگفتم " اه چه لوس و بی مزه. خبر بدم که چی!"‏
وقتی میرسیدم خسته و کوفته از ماشین پیاده میشدیم.بارامُ از ماشین در میآوردم. میزاشتمون رو زمین.بعد تو جیبام و تو کیفم دنبال گوشیم میگشتم که خبر بدم.‏
این بار
پیاد شدم
بار اضافه ای نداشتم
رفتم سوار تاکسیای فرهنگ شدم
داشتم از ذوق بودن توی شهرم له میشدم
با ولع در و دیوارا و مغازه ها رو نگاه میکردم. میخاسم با چشام بغل کنم شهرُ( این اصطلاح لوس مالِ یکی از دوسامه)‏
یهو یادم اومد این بار کسی نبود که بهش خبر بدم که "رسیدم"‏
هاه
خیلی خوبه
حس خوبی بود
خوب

No comments:

Post a Comment